فروغ یزدان و خدایان لرزان
در آن هنگام که سرمداران بت پرستی دریافتند که نغمه روح نواز توحید اندیشه های
مسموم و افکار شیطانی آنان را در هم می پیچید و منافعشان را بخطر میاندازد و
آوای نوازشگر و جان پرور لااله الاالله خط بطلان بر پیشانی عقاید فاسد و
رب النوع های دروغینشان می کشد .در صدد برآمدند که عظمت و شکوه
یکتا پرستی ر ازا ذهان ناپدید کننده و مردم ر بگروههای پراکنده تبدیل نمایند
. این جبهه بندی در طول تاریخ در مقابل توحید و خدا گرائی از آنجا شروع شد که
ویرانگران با شناخت ، متوجه شدند که اجتماع مردم در زیر لوای خداپرستی ،افکار
و عقاید آلوده آنان را اشکار میسازد و دیگراجازه ندارند که در ظلمت مرگبار تشتت
و پراکندگی بر موجودیت انسانها بتازند و تمامیت آنانرا بسوی خود بکشند و از آنها
بهره کشی نمایند ،لذا از خطر خداشناسی و یکتا پرستی که منافع ومطامعشان را به
بازی میگرفت ، وایشان را شرمگین و زبون می نمود ، می هراسیدند واز پراکندگی
و بت گرائی لذت می بردند بهره ههای آنان در ظلمت خدا سازی تامین می شد و در
سایه بیدانشی و جهالت مردم آرام می غنودند . بدینجهت بابیت و بهائیت را بوجود
آوردند و به رهبران آنها یاددادند که ادعای خدائی کنند و بقول ظریفی شرکت سهام
الوهیت و بورس تجاری خدائی باز نمایند زیرا صلای دل انگیز و پر توان لااله الا
الله بر گوش سنگین این چپاولگران گران می آمد و خواب نوشین آنها را آشفته
می ساخت . ضمنا مجال و موقعیت هم نداشتندکه باز بت سنگی و چوبی بسازند ،و
با آویختن آنها در بتکده هها مردم را بستایش از سنگ و چوب و دعوت کنند .
لذا این بار انسان گوشتی را بجای آفریدگار بینهایت و خالق هستی ها به اذهان
ساده عده ای تقدیم نمودند .
با خدایان آشنا شوید :
صفحه 5لوح هیکل الدین (1) وصفحه 5 ایام تسعه (2) را بخوانید تا با این
خدایان گوشتی آشنا شوید ، زیرا اولی می گوید :
ان علی قبل نبیل ذات الله و کیونیته
( علی محمد ذات خدا و جوهر هستی اوست ) و این خدا سازی چنان گستاخانه
اوج میگیرد تا آنجا که زاد روز خدای دومی را جشن بگیرند : فیا حبذا من طلوع
هذا الفجر الذی فیه ولد من لم یلد و لم یولد
(ای خوش این بامداد که در آن کسی تولد یافته که نمی زاید و نه زائیده شد)
وشگفتی در اینست که روزی این خدا بزندان می افتد و فریادش در آنجا بلند میشود
لااله الا انا المسجون الفرید(3)
( خدائی به غیر از من تنهای زندانی نیست )
بد نیست برای آنکه آشنائی بیشتری با اینگونه خدایان پیدا کنید بکتاب مکاتیب (4)
جلد 2مراجعه کنید تا علاوه بر خدایان مذکر (نر) خدای مونث (ماده ) هم نظر شما
را جلب کند زیرا در صفحه255 این کتاب چنین آمده که بسیاری از یاران میرزا
حسینعلی در بدشت ادعای خدائی کردند و طاهره خانم (قره العین ) نیز که از یاران
جناب بها ء بود انی انا الله رادر بدشت تا عنان آسمان بلند نمود . شگفتا چگونه پیروان
این سخنان را بدون تعمق پذیرا بوده و به آن ایمان آورده اند !؟
خدای امانتی
آری اینگونه افراد که سمبل آنها بشهادت صفحه 34 قرن بدیع (5) جلد 2 امانت
دولت روس بوده اند کوشیدند تا بذر شرک و باب و بهاء پرستی را در اذهان زود
باوران پاشیده و تلاش کردند که این خدایان گوشتی نر وماده را برباره و
اریکه خدائی بنشانند .متاسفانه اگر عده ای با آگاهی و شناخت چنین کردند گروهی
با نااگاهی و عدم شناخت پذیرفتند و کسی را که بنا به نقل صفحه 198 کتاب قرن
بدیع جلد 2 تا آخر عمر دستش میلرزید و بنا به نقل صفحه 351 کواکب الدریه (5)
تا ایام آخرین پهلوی نازنینش درد میکرده و کمرش از اثر سمی که میرزا یحیی
برادرش به او داده لرزان بوده ، به خدائی قبول کردند و بنا بنوشته صفحه 72 کتاب
نظر اجمالی در دیانت بهائی میرزا حسینعلی را به عنوان ذات خدا و بپا دارنده
آسمانها و زمین و فرستنده همه انبیاء و پادشاه روز قیامت دانستند و او را
بجای افریدگار بینهایت و خدای بزرگ برگزیدند . آری این گروه بر عقیده خود نیز
اصرار دارند و متاسفانه بهیچ عنوان حاضر نمیشوند که در مقام پاسخ برآیند اگر
چه پاسخی ندارند و چگونه میتوانند ادعای خدائی میرزا حسینعلی را انکار کنند و کجا
قادرند ، الوهیت و ربوبیت شخصی را که دست و کمرش تا اخر عمر می لرزیده و
درد می کرده اثبات نمایند. اینجاست که روشن می شود که رهزنان فکری چه
نقشه هائی طرح می کنند تا بلکه با صحنه سازیهای عاملین خود شکوه یکتا پرستی
و عظمت توحید را تحقیر کنند و از این رهگذر منافع از دست رفته خود را بچنگ
آورند ، ولی زهی خیال خام و سودای ناپخته ه نور خدا خاموش شدنی نیست و
رب النوعهای و خدایان ساختگی و دست لرزانی نمی توانند انواردرخشان و با
عظمت آفریدگار هستیها را خاموش سازند و چه زیبا گفته است دکتر عبود بیک
مارون لبنانی در خطاب به پیامبر اسلام (ص) :
ای معلم توحید امت خودرا به وحدت رهبری کن ، که نعره ادیان دیگر آن را
به تفرقه و پراکندگی دعوت می کند و اگر چه سرسختان فریاد می زنند ولی
آوای شوم کلاغ نمی توانند بصدای روح پرور مرغ باغ بهشت زیانی برساند .
1) ضمیمه بیان عربی ((تالیف علیمحمد باب )) 2) جمع آوری اشراق خاوری 3) کتاب مبین ص 229
4) تالیف عباس عبد البهاء (فرزند خدا) 5) تالیف شوقی افندی (نوه خدا) 6) تالیف عبدالحسین آیتی که بعدها مسلمان شد